6 مانع اصلی در تحول کسب و کارها
6 مانع اصلی در تحول کسب و کارها
هر کسب و کار بعد از شروع و گذشت مدتی در پروسه رشد قرار می گیرند. دو نتیجه در پی این فرآیند رخ می دهد. یکی به سمت رشد عالی و دیگری به سمت ورشکستگی می رود. در این مسیر باید بتوانید با شناسایی درست موانع رشد کسب و کار از ورشکستگی جلوگیری کنید. این بخش هم در ارتباط با مدیریان و رهبران است و هم کارکنان سازمان ها و شرکت ها. پس همکاری بین این دو گروه باعث رویارویی با هدف تحول و رشد کسب و کار خواهد شد. در ادامه این مقاله به موانع تحول کسب و کارها می پردازیم.
شش مانع اصلی تحول کسب و کارها :
- کمبود مهارت در بازار نیروی کار محلی
- عدم توانایی رهبران در جذب استعدادها
- چارچوب های رگولاتوری منسوخ یا غیرمنعطف
- کمبود مهارت در رهبران سازمان ها
- کمبود سرمایه برای سرمایه گذاری
- درک و شناخت ناکافی از فرصت ها
- کمبود مهارت در بازار نیروی کار محلی
بر اساس بافت جغرافیایی منطقه و شرایطی که حکومت برای زندگی در یک منظقه اجاد می کند نیروی کار در سنین خاصی شکل واهند گرفت. به عنوان مثال برای کارآموزی های حرفه ای تر باید بدانید که در روستاها نمی توانید چنین انتظاری را داشته باشید شما فرصت های تجربی بیشتر و بهتری در مشاغل را در شهرهایی با امکانات غنی پیدا خواهید کرد.
نیروی کار شما از بدو تولد شروع به آموزش دیدن می کنند. اینکه در چه فرهنگی رشد کرده است و تربیت او چگونه بوده است دست رنج چندین سال است. پس باید در رزومه او به دنبال محل تولد و سکونت او بوده باشید. داشتن مهارت یا عدم داشتن مهارت را از زمانی که او برای آموزش دیدن به خود اختصاص داده است بررسی کنید.
نیروی متخصص قطعا برای تجربه پیداکردن در زمینه کاری خود از هیچ فرصتی دریغ نخواهد کرد. پس به زمینه فکری نیروی کار خود اهمیت دهید. این نیرو قطعا می تواند در رشد و موفقیت کسب و کار شما با شما همکاری موثری داشته باشد.
سنجش نهایی یک نیروی کاری با مهارت در زمان کارآموزی ابتدایی خود را نشان خواهد داد. پس از بدو ورود به محیط کار او را زیرنظر داشته باشید تا بتوانید شناخت درست و مناسب تری نسبت به او داشته باشید. او را به چالش ها دعوت کنید و مهارت حل مسئله را حتما بسنجید. او در نهایت در مشکلات و چالش ها می تواند شما را متقاعد کند.
- عدم توانایی رهبران در جذب استعدادها
آینده نگری در دست کسی به جز رهبر و کارآفرین سازمان نخواهد بود. تا زمانی که رقابتی بین شرکت ها وجود دارد آن هم در سطح جهانی، رهبران بر سر نیروی بااستعداد با یکدیگر در ستیز هستند. پس در نظر بگیرید که باید به عنوان یک مدیر یا رهبر بدانید که هر فرد با استعداد خاص خود در چه جایگاه شغلی باید مشغول به کار شود. اینکه بتوانید سوالات مناسب و چالش های مرتبط برای تشخیص استعدادها داشته باشید شما را جلو خواهد انداخت. شما می توانید از افراد ثابت شده در شرکت خود استفاده کنید. افرادی که به عنوان فردی خلاق و بااستعداد شناخته می شوند می توانند به شما در مسیر تشخیص کمک کنند.
اگر به عنوان یک رهبر خود را برای استخدام نیروی بااستعداد و خاص به چالش نکشید، نیروهای معمولی شما در مواقع حساس و بحرانی شما را به چالش های غیرقابل حل دشوار دعوت خواهند کرد. پس تلفیق نیروهای تازه کار بااستعداد را در الویت های استخدامی خود قرار دهید.
- چارچوب های رگولاتوری منسوخ یا غیرمنعطف
تعریف ما از چارچوب رگولاتوری چارچوبی است که همه عملکردها و واکنش ها بر اساس قوانین از پیش تعیین شده ای باشد که هیچ کمکی به رشد سازمان نمی کند. در این مرحله دیگر افراد برای سازمان تصمیم نمی گیرند. بلکه قوانین برای افراد و آینده سازمان تصمیم خواهند گرفت. اگر این مقررات منعطف با شرایط متفاوت در شرکت پیش نرود می توانید به عنوان مانعی بزرگ به آن نگاه کنید که افراد نمی توانند آزادانه درباره اهداف سیستم قدمی برداشته و انتخاب های درستی داشته باشند.
سعی کنید به عنوان رهبر یا مدیر چارچوبی را تعریف کنید که علاوه بر برآورد از آینده درخشان سازمان بتوانید در مواقع حساس به کارکنان خود توانایی تصمیمات آنی اما درست را بدهید. تحت فشار قرار دادن ذهن کارمندان باعث می شود خلاقیت و انعطاف محدودیت ذهنی در آنان از بین برود. قانون مندی یک سازمان باید ترکیبی از قوانین ثابت و قوانین با تبصره باشد تا بتوانید نسبت به آینده تصمیمات راحت تری بگیرید.
- کمبود مهارت در رهبران سازمان ها
گاهی مرکز و هسته یک شرکت یعنی رهبران مهارت های کاربردی کافی در تصمیم گیری ها ندارند. گاهی این ویژگی ها فقط درباره تصمیم گیری ها نیست. به عنوان مثال ضعف در مدیریت و آموزش دیدن می تواند به همه سیستم آسیب جدی وارد کند. شما به عنوان یک رهبر باید بتوانید تمامی مهارت های اصلی و فرعی خود را پرورش دهید. زیرا با عدم پیگیری شما در یادگیری می توانید آینده نه تنها سازمان خود بلکه همه افراد را به چالش های سقوط دهنده سوق دهید.
برای اینکه بیشتر با ویژگی رهبران موثر آشنا شوید می توانید مقاله ویژگی رهبران موفق را بخوانید. بعد از شناخت ویژگی ها آن ها را در خود بررسی کنید. اگر از بین آنها تعدادی را داشتید آنها را تقویت و درباره بقیه آن ها خود را آموزش دهید. شما قطب اصلی رشد کسب و کارتان هستید.
- کمبود سرمایه برای سرمایه گذاری
هر سازمان باید برای بررسی هزینه ها و درآمد شرکت یک برآیند دقیق و برنامه ریزی داشته باشد. به صورت هفتگی و ماهانه وضعیت مالی سازمان باید مورد بررسی قرار بگیرد. اینکه بدانید استراتژی ها و عملکردهای کدام بخش بیشتر از همه سودآوری به همراه دارد و کدام باعث بالا رفتن مخارج بیهوده سیستم می شود می تواند آنها را در نطفه خفه کند تا به مرحله بحران اقتصادی نرسید. آنچه شما را در اوج بحران اقتصادی نجات می دهد این است که بدانید چه میزان از سود سرمایه را مجدد سرمایه گذاری کنید. گاهی ورشکستگی ها و بحران ها از کنترل شما خارج است. زمانی که جهان و حکومت ها تصمیم می گیرند می تواند پلن ها و پیش بینی های شما را پوچ کنند. پس برای این که در دام ورشکستگی غیرعمد گیر نکنید پیشگیری کنید.
- درک و شناخت ناکافی از فرصت ها
برای اینکه دید شما نسبت به محیط طوری تغییر جهت دهید که بتوانید فرصت های مخفی را ببینید و از آنها استفاده کنید. در این مورد نه تنها رهبران و مدیران بلکه کارکنان هم باید با نگرش ویژه ای به اتفاقات نگاه کنند. اگر نتوانید فرصت ها را در وهله اول تشخیص و از آنها استفاده کنید رشد و متحول شدن سیستم شما به تعویق خواهد افتاد. شما می توانید از تجربیات شرکت های موفق که همراه با تکنولوژی و استراتژی های روز دنیا خود را رشد داده اند استفاده کنید. همکاری و شراکت با این سازمان ها به شما کمک خواهد کرد.
سخن پایانی
اگر کسب و کار شما به تازگی استارت خورده و نیاز دارید که در مسیر رشد آن شکست نخورید باید برای چل.گیری از این موانع قدمی بردارید. بعد از تشخیص سعی کنید از استراتژی های حرفه ای برای رد کردن دره های سقوط و ورشکستگی استفاده کنید.